فصل به فصل در یک کندو
فعالیت یک کلنی با تغییر فصول متفاوت است. هرچه کندو به خط استوا نزدیکتر باشد، منابع شهد و گرده و در نتیجه تولید عسل در فصول مختلف سال یکنواختتر میشود.
بهار
تنها زنبورهایی که در زمستان زنده میمانند ملکه و ۱۰۰۰۰ زنبور کارگر هستند. زنبورداران امیدوارند که کلنی، عسل و گرده ذخیره شده کافی برای تغذیه ملکه و زنبورهای کارگر داشته باشد تا زمانی که شهد و گرده اولیه کافی در دسترس قرار بگیرد. در غیر این صورت زنبوردار در صورت نیاز میتواند از عسل و گرده ذخیره شده سال قبل به عنوان غذای کلنی استفاده کند.
مکملهای غذایی در رتبه دوم تغذیه زنبور قرار دارند. ترکیبات شیرین غنی از پروتئین که از سویا، شیر، مواد معدنی، ویتامینها و شربت ذرت با فروکتوز بالا ساخته شدهاند بسیار بهتر از شربت شکر هستند. اما حتی آنها نیز به اندازه عسل و گرده خود زنبورها مغذی نیستند.
روزهای طولانیتر، افزایش دما و منابع غذایی خوب، ملکه را قادر میسازد تا تخمگذاری کند، بنابراین کارگران زیادی برای جمعآوری شهد و گرده در دسترس خواهند بود. کارگران با منابع خوب شهد اولیه، لانه زنبور را آماده میکنند تا غذای بچههای در حال رشد را ذخیره کنند.
منابع شهد و گرده شامل درختان خاصی (از جمله بید و درختان میوه)، محصولات زراعی (مانند آووکادو، گل گاوزبان، پنبه و دانههای روغنی کلزای زمستانه)، علفهای هرز (مانند شبدر و قاصدک) و گلهای باغ و گیاهان وحشی (مانند شاهتوت، نرگس، مانوکا، رزماری) هستند.
بیشتر شهد و گرده جمعآوری شده، کلنی در حال رشد را تغذیه میکند. اگر جریان شهد بسیار خوب باشد، زنبورداران میتوانند عسل مازاد را برداشت کنند. با کاهش ذخایر شهد و گرده گلهای بهاری، برخی از زنبورداران کندوهای خود را به مناطقی منتقل میکنند که سرشار از گلهای تابستانی است. در اواخر اردیبهشت ماه، تخمگذاری ملکه در اوج خود است.
تابستان
میانگین جمعیت کندو در اواسط تیر با ۵۰۰۰۰ کارگر و ۱۰۰۰ زنبورعسل نر بهعلاوه ۶۰۰۰ تخم، ۹۰۰۰ لارو و ۲۰۰۰۰ شفیره به اوج خود میرسد. از آنجایی که فرمون تولید شده توسط لارو در حداکثر مقدار خود است، زنبورهای کارگر فعالیت زیادی برای جمع آوری غذا دارند. گیاهان تابستانی معمولاً شهد شیرینی دارند که به سرعت ذخیره عسل ایجاد میکند. منابع این گیاهان عبارتند از برخی محصولات زراعی خاص (مانند بلوبری، گندم سیاه، یونجه و کلزای کشت بهاره)، علفهای هرز (مانند قاصدک) و گیاهان باغی و وحشی (مانند گل گاوزبان، اسطوخودوس، بادرنجبویه، آفتابگردان و آویشن).
زنبورها به مقدار زیادی شهد نیاز دارند که عسل آن برای ماهها در شانه جاری بماند و بنابراین خوردن آن آسان باشد. عسل حاصل از برخی شهدها (مانند گل ستاره، شبدر و کلزا) در عرض چند روز متبلور میشود و رقیق کردن و خوردن آن برای زنبورها دشوار است. اگر چنین شهدهایی بخش عمدهای از ذخیرهی زنبورها را تشکیل دهند، زنبورها ممکن است در اواخر سال گرسنه شوند. زنبورداران به سرعت چنین عسلهایی را برداشت میکنند تا بتوانند آن را از شانه خارج کنند.
در برخی مناطق و در برخی فصول، گلهای شهدزا در اواخر تابستان کمیاب هستند. با این حال، معمولاً یک کلنی میتواند به اندازه کافی عسل و گرده را ذخیره کند تا زنبورهای باقیمانده را در زمستان حفظ کند و نسل جدید را در بهار تولید کند. اگر بیش از مقدار کافی عسل برای زنبورها وجود داشته باشد، زنبورداران مقداری از آن را برای خود برداشت میکنند. اگر زنبورها عسل تکگل درست کنند، زنبورداران به محض پایان یافتن این شهد، مازاد آن را جمع آوری میکنند.
پاییز
شمالیترین بخشهای مناطق معتدل در شش ماه آخر سال چند گل زنبور دوست دارد. این گلها شامل گورس، هدر و پیچک صحرایی و… هستند.
در این زمان از سال ملکه خیلی کمتر تخم میگذارد. آخرین زنبورهای سال کارگرانی میشوند که نسل زنبورهای بهاری را پرورش میدهند. زنبورهای کارگر برای حفظ انبارهای مواد غذایی، زنبورهای نر باقیمانده را با گرسنگی دادن، هل دادن یا کنار گذاشتن آنها از کندو یا گاز گرفتن بالهایشان میکشند.
برخی از زنبورداران تا اواسط شهریور صبر میکنند تا اولین عسل سال خود را برداشت کنند. معمولاً هر سال میتوان دو یا چند مجموعه از عسل مازاد را تهیه کرد، آخرین مورد جمعآوری عسل گاهی تا نیمه اول آبان ماه است، اگرچه برخی از زنبورداران عسل را در نوبت های بسیار بیشتری برداشت میکنند.
زمستان
روزهای کوتاه، از تخمگذاری ملکه جلوگیری میکند. میانگین کلنی حداکثر تا ۱۰۰۰۰ زنبور کم میشود. این زنبورها فعال میمانند و از ذخیرهی غذایی کندو تغذیه میکنند. اگر عسل کافی وجود نداشته باشد، یا زنبوردار بیش از حد عسل برداشت کرده باشد، غذای جایگزین برای کلنی حیاتی است وگرنه کلنی خواهد مرد. اگر عسل ذخیره شده خیلی چسبناک باشد یا متبلور شده باشد، زنبورها قبل از خوردن آن را با آب رقیق میکنند.
منبع: کتاب The Miracle of Honey